آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 32
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 38
بازدید ماه : 61
بازدید کل : 19286
تعداد مطالب : 79
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1

      بت يا صنم 

     در پست قبلي صحبت از بت يا صنم شد و اينكه چرا انسانها به اين گونه پرستش مي كردند و آيا در حال حاضر هم كسي بت پرستي مي كند؟ انسانها به خاطر محدوديتي كه در درك محيط اطراف و يا ماوراء خود داشتند از ابتدا به اين نتيجه رسيده بودند كه نيرويي قويتر و بالاتر از نيروي بشري وجود دارد كه مي توان با استفاده از آن به خواسته هاي خود برسند و از آنجائيكه ذهنيت آدمي بر تصور و خيال آنچه در درونش است ، مي باشد لذا تصور خود را در عالم جسم و فيزيك يا مادي ايجاد نمود و گفت اين همان چيزي هست كه بايد از او استمداد كنم و در نهايت او را بپرستم و تبديل شد به اشكال مختلفي از جنس چوب،سنگ،درخت،كوه،عوارض خارق العاده طبيعت و ... از لحاظ بعد شناختي،با پرستش بت،انسان نياز خود را به نيرويي ماورائي،هم به خودش و هم به خدا ثابت مي كند فقط بينش او در حد يك جسم محدود شده است در حاليكه اگر توجه به درون خودش كند به اين نتيجه مي رسد كه بتي كه با دست خودش ساخته چقدر از حد ذهن او كمتر و كوچكتر است يعني ذهن انسان مي تواند موجودي بسيار بزرگ و عظيم الجثه را تصور كند.در زمانهاي قديم كه انسانها محدوديت ديد داشتند و نهايت يك الي سه كيلومتري را مي توانستند در يك دشت در افق ديد قرار دهند خداي تصوريشان هم به همان اندازه ديدشان بود ، اما الان كه از بعد ميكروكازميك در عصر شكافت اتم و كشف كوارك و از بعد ماكرو كازميك كهكشانهاي اطراف خود و هزاران كهكشان ديگر كه در فاصله ميلياردها سال نوري با ما قرار دارند،خداي ما با خداي انسانهاي ديرينه فرق دارد و حداقل به اندازه افق ديدمان خيلي خيلي بزرگتر و عظيمتر هست هرچند همين تصور هم به بيراهه راه دارد و آنچه كه بشود تصور نمود خدا نيست با اين ديد خيلي از مردم خداي ساخته ذهن خودشان را كه همان بت هست مي پرستند و از پرستش  و تكيه به خداي واقعي(حتي واقعي هم نه)بلكه حقيقي غافل هستند . اگر همه خداهايي كه انسانها در ذهن خود ساخته اند را جمع كنيم نيروي آنها به خداي واقعي نمي رسد و سند اين مطلب داستان حضرت موسي پيامبر است كه ساحران با همه قواي خود جمع شدند ولي در مقابل عصاي حضرت موسي توان وجود و بقا را از دست دادند . پس شايد خدايي كه در ذهن خيلي از انسانها باشد همان بتمتعالي شده انسانهاي قديم است منتها با افقي بيشتر و بزرگتر و راه فرار از بت پرستي اين است كه : خدايي را مورد پرستش و يا توجه قرار دهيم كه خداي همه ما باشد و اوخداوند يكتا هست . پس به بت پرستي گذشتگان نخنديم چرا كه ما هم،بت پرستيم و بايد از بت پرستي و انچه خود ساخته ايم دست برداريم و به خداي احد و  واحد ايمان آوريم خدايي كه خارج از تصور هر كسي يا هر چيزي هست و او خدايي است كه عقل و تفكر و انديشه را آفريد و او كه آفريده اين همه حسن هست پس از همه اينها بالاتر است . تخيل ما در مورد هستي چقدر عظيم است ؟ او از همه تخيل يك يك انسانها يا هر موجود ديگري در اقصي نقاط كهكشانها،بزرگتر و عظيمتر است و خلاصه اينكه او آن چيزي نيست كه در يد خلقتش وجود پيدا كرده است بلكه او فقط و فقط همان خداست كه همه هستي نشئه اي از تجلّي اوست ... خداوندا تو خود مارا به راه راست هدايت فرما و ما را از خدا پرستان قرار بده . آمين ....    ادامه دارد .... 

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: