آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 29
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 35
بازدید ماه : 58
بازدید کل : 19283
تعداد مطالب : 79
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1

  روح جمعي

      به علّت گستردگي كه انسان در خلقتش دارد(گستردگي انسان تا حدّي است كه معلوم نيست انسان جهان است يا جهان انسان)داراي كالبدهاي مختلفي است كه در حيات مادّي خود تاكنون فقط چند تا از آن كالبدها را تا حدّي شناخته است : كالبد جسم، كالبد روان، كالبد ذهن و كالبد اختري ؛ بديهي است كه به علّت گستردگي اين مخلوق تمامي متخصّصين در علوم مختلف هر كدام از كالبدها را تا حدّي شناخته اند و هنوز پي به تمام ابعاد آن نبرده اند و از اين پيچيدگي خلقت در حدّ عدد و رقم مانده اند . امّا چيزي كه دانشمندان و انسان شناسان اكنون به آن رسيده اند " روح جمعي " است كه البته اين روح جمعي مختصّ انسان نيست حتّي حيوانات هم تابع آن هستند و شايد هم گياهان و نباتات و يا جمادات اين را نميدانيم ولي آنچه به تجربه رسيده است وجود كالبد " روح جمعي " است كه براي روشن شدن آن مثالي مي زنيم : فرض كنيد هر كدام از ما يك سلّول از بدن هستيم ،يعني ميلياردها سلّول در يك پيكر كه همه ما تابع تصميم اراده آن شخص و يا مغز او هستيم اگر مغز اراده كند كه كاري انجام شود آن عمل ظرف يك مدّت كوتاه تحت عنوان يك امر شعوري و با وساطت رابطهاي عصبي به تمام سلّولها،بافتها و اعضاء مي رسد و آن كار انجام مي شود حالا اگر قرار باشد كه هر سلّولي در جايگاه خودش از دريافت شعور مغز نافرماني كند بطور حتم اختلالي در بدن ايجاد خواهد شد و انجام آن كار تبديل به يك امر ناهنجار خواهد شد يعني عدم تسليم سلّول و سر پيچي و ساز مخالف زدن منجر به انجام نشدن آن كار و انجام يك كار ناهنجار خواهد شد كه شايد باعث هلاك آن تن شود پس مي تواند ارتباطي شعوري بين سلّول و بدن ايجاد شود و اين ارتباط دو طرفه است چه بسا در رشد سلّولهاي توده اي ايجاد شده مثل تومور همينگونه است، پس در اينجا مثال را تعميم مي دهيم به " كالبد روح جمعي " به اينصورت كه هر كدام از ما انسانها در مقابل هر يك از سلّولهاي بدن و " كالبدروح جمعي " هم همان بدن انسان و مغز هم ويرايشگر شعور سلّول و بدن مي باشد طبق قوانيني كه دارد شعور منفي ايجاد اختلال و شعور مثبت باعث انجام كار درست و پيشرفت و سعادت . يعني اينكه هر كدام از ما انسانها در نحوه ي درست عمل كردن كالبد روح جمعي و تشعشع شعوري ايجاد شده از طرف او سهيم هستيم و شعور ما در آن اثر گذار است . اگر جمعي از انسانها به فكر جنگ و نزاع و تفرقه باشند در روح جمعي اثر گذاشته و اگر طرف مقابل آن(صلح و دوستي و آرامش)ضعيف باشد غلبه كرده و اثر آن به كالبدهاي ساير انسانها خواهد رسيد و ناخودآگاه ديده مي شود كه همه بدنبال خونريزي و جنايت و ... هستند و يا بر عكس آن . پس هر كدام از ما مي توانيم با انعكاس شعور خود به كالبد روح جمعي ديگر انسانها را با خود همراه كنيم . پس مطمئن باشيد اگر همه ما به دنبال صلح و دوستي و محبّت باشيم ديگران از آن متاثّر شده و آنها نيز با ما همراه خواهند شد و يكي از تعاريف دعا نيز همين مي تواند باشد يعني اثر شعوري كه همان نيّت اصلي هست دوستان عزيزم بياييم همه با هم شعور مثبتي را ساطع سازيم تا از درگيري يكديگر رهايي يابيم و به پيشرفت و سعادت همه انسانها كمك كنيم دوستان عزيزم تاكيد مي كنم همه ما انسانهايي كه از قبل ، حال و آينده خلق مي شويم در هر دين و مسلك و مذهب و ملّت و كشور و ايالت و سرزمين و رنگ و نژاد و حتّي كرات ديگر و يا در جهانهاي ديگر و ... جزء يك تن هستيم و آن تن واحد بشر است از يكديگر جدا نيستيم و هر چيزي كه باعث جدايي ما شود دشمن ماست و بايد از آن پرهيز نمود ، نا گفته نماند آنچه كه در همه اديان اشتراك دارد و از همه هم عالي تر است ايمان به خداست و هرچه غير او كه باعث شرك و كثرت انسانها شود همان راه شيطاني است و اوست كه با فرقه كردن راههاي خدا ، ما انسانها را از يكديگر جدا نموده و متاسّفانه هر كدام از ما نسبت به ديگري حسّ برتري پيدا كرديم و همين حسّ هم بيچارگي ما را بدنبال خواهد داشت رحمت و لطف بيكران بر حضرت عيسي باد كه در گوشش سيلي زدند و فرمود در گوش ديگر هم بزن چه اين گوش ، گوش خودت هست و بر حضرت محمّد كه به عيادت زني كه بر سرش خاكستر يا ... ريخت رفت و برايش از خداوند شفا تقاضا كرد دوستان اين شعله ي عشقي كه در وجود شما روشن شد را با دوستي و محبّت و درخواست صلح و آرامش و آگاهي از خداوند بلند مرتبه در خود شعله ور كنيد تا راه نجات براي همه انسانها باز شود و از سرگرداني و پوچي و نخوت و جهل و ظلم و ستم و تاريكي به سمت نور و آگاهي و  صلح و محبّت به كمك خداوند هدايت شويم ....     ادامه دارد .....       

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: